از آن پس و طی دهههایی که سپری شدند، عابران زیادی قربانی حادثه رانندگی شدهاند یا نقص عضو پیدا کردهاند. در زمان حاضر ،تهران و دیگر شهرهای پرجمعیت کشور ما به صورت روزافزون از خودروهای سواری انباشته میشوند. خودروهای جدید تمامی حاشیه خیابانها را در شب یا روز پر میکنند و پیادهروها هم از این وضعیت درامان نیستند اما رانندگانی که پشت فرمان خودرو نشستهاند، همواره این دغدغه را دارند که با شتاب به مقصد برسند. در نتیجه عابر پیاده در شهرها آرامآرام مغلوب ماشینمداری شده است تا آن اندازه که معابر شهری هر روز برای رفتوآمد سریعتر خودروها توسعه پیدا میکنند و سازوکارهای مناسبسازی معابر برای گذر بیخطر عابر پیاده آهنگ کندی دارند.
اوایل هفته گذشته عابرانی که از محدوده میدان ونک تهران میگذشتند با ماموران جوانی روبهرو میشدند که با خوشرویی و طمأنینه عابران پیاده را که ناخودآگاه وارد سطح سوارهرو و خیابان میشدند به پیادهروها هدایت میکردند. با اندکی دقت تابلوهای ویژه «منطقه نمونه ترافیک» هم در حاشیه میدان و تقاطعهای این محدوده دیده میشد و عابران درمییافتند که با اجرای یک طرح جدید در یک منطقه از شهر به عنوان نمونه، تدبیرهای تازهای برای ساماندهی رفتوآمد خودروها و عابران پیاده به کار گرفته شده است.
چنین طرحهایی پیشتر هم به اجرا درآمدهاند و حدود 15سال پیش حتی خوردوها با حضور ماموران وادار میشدند طبق مقررات در ابتدای خطکشی عابرپیاده بایستند و عابران پیاده هم ملزم بودند تا سبز شدن چراغ تقاطعها بایستند و بعد حرکت کنند اما آن طرح هم مثل بسیاری از طرحها، در دور بسته آزمون و خطا ناپدید شد، طرح جدید هم نمیدانم به صورت آزمایشی چقدر دوام میآورد یا چقدر فراگیر خواهد شد. من که بعد از سیوچندسال کار حالا مثل بسیاری از بازنشستگان ساکن تهران خیلی از مسیرها را پیاده طی میکنم بیشتر از مشکلات عابران پیاده در تهران و دیگر شهرهای بزرگ و پرجمعیت کشور آگاهی دارم.
این واقعیت تلخ را باید بپذیریم که هجوم خودرو به کلانشهر تهران و بسیاری از شهرهای دیگر، لذت پیادهروی را از مشتاقان این ورزش مفرح و آرام گرفته است؛ آلودگی هوای شهرها هم البته مزید بر علت شده است.
در میان خیابانهای تهران کمتر خیابانی مثل بلوار کشاورز را داریم که چند شاخه متعدد پیادهرو داشته باشد و عابر پیاده در این معابری که متعلق به او است نفسی تازه کند. شاید از خیابان زند شیراز بتوان به عنوان نمونه بعدی یاد کرد. در تهران البته پیادهروهای فراخ خیابان ولیعصر در سایه چنارهایی که هنوز هم زندگی دارند برای عابران پیاده خوشایند هستند؛ به ویژه که شهرداری تهران، با بازسازی این پیادهروها فضای بیشتری را برای عابران و گردشگری به وجود آورده است اما در دیگر خیابانهای شهر، تنگی پیادهروها و حضور انواع مزاحمتها از موتورسیکلت گرفته تا خودرو و... عرصه را بر عابران پیاده تنگ کردهاند.
معروف است که میگویند انسان ماشین را اختراع کرد تا زندگیاش راحتتر شود اما در شهرهای پرجمعیت امروزه کمکم خودرو، وجه غالب را پیدا کرده است و زندگی و آرامش شهروندان مغلوب آلودگی هوا، آلودگی صوتی و اغتشاش بصری شده که ناشی از افزایش بیرویه خودرو در خیابانهای شهرهاست. در ریشهیابی مسئله،هر کدام از ما به عنوان یک شهروند باید احساس مسئولیت کنیم تا حداقل بتوانیم خودروهای سواری را کمتر به خیابانها و جادهها بیاوریم، از میزان حوادث رانندگی بکاهیم و آرامش بیشتری داشته باشیم. بسیاری از ما دوست داریم در هر شرایطی با ماشین رفتوآمد کنیم، حتی اگر به عنوان مثال خانه و مغازه محل کارمان تنها 100متر فاصله داشته باشند. بعد هم میخواهیم اتومبیلمان را روبهروی مغازه خودمان پارک کنیم یا حتی برای خرید نان و سایر مایحتاج روزانه هم دوست داریم با ماشین رفتوآمد کنیم. به این تقاضای ما که یک تقاضای مثبت نیست شرکتهای خودروسازی بر اساس سود و منفعت این شرکتها پاسخ دادهاند و با گنجاندن خودرو در انواع جوایز بانکی و غیربانکی عطش جامعه را برای داشتن خودروی شخصی بالا میبرند.
میتوانیم از خودروهای همگانی مثل اتوبوس،تاکسی و شبکه مترو استفاده کنیم و از خودروی شخصی تنها برای سفرهای برون شهری بهره ببریم. این کار تقاضا برای خرید خودروهای سواری شخصی را پایین میآورد و تقاضا برای بهبود شبکه حملونقل شهری را افزایش میدهد و شهرداریها باید به خواست مردم پاسخ بدهند. این روند به کاهش شمار خودروهای سواری در شهرها کمک خواهد کرد اما مشکل اختصاصی شهرهای پرجمعیت ما که در دیگر شهرهای جهان وجود ندارد، استفاده از خودرویسواری برای مسافرکشی است و میتوان گفت بخش اعظم خودروهای سواری در تهران متعلق به همین قشر است و باید برای حل مسئله هم فکری بشود.